سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اسلام را چنان وصف کنم که کس پیش از من نکرده است . اسلام گردن نهادن است و گردن نهادن یقین داشتن ، و یقین داشتن راست انگاشتن ، و راست انگاشتن بر خود لازم ساختن ، و بر خود لازم ساختن انجام دادن ، و انجام دادن به کار نیک پرداختن . [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 89 تیر 16 , ساعت 11:40 صبح

  متن پرسش :

می خواستم کمی در مورد آقای موسوی خوئینیها توضیح دهید و نقش ایشان را در جریان اصلاحات توضیح دهید.

 

پاسخ :

سید محمد موسوی خوئینی‌ها متولد 1320 در قزوین است که از سال 1384 دبیر مجمع روحانیون مبارز می باشد. وی پیش از انـــــقلاب توســـــط ساواک دستگیر و مدتی را در زندان گذرانده ‌است و پس از انقلاب، واسطه دانشجویان پیرو خـط امام ( در اشغال سفارت آمریکا ) با امام خـــــمینی (ره) بود و پــــــس از آن نیز عهده دار مسئولیت‌هایی در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی بوده‌است.
خوئینی‌ها در دوران رهبری امام خمینی(ره) مسئولیتهایی همچون نایب رئیس دوره اول مجلس شورای اسلامی، عضویت در شورای سرپرستی سازمان صدا و سیما)????(، دادستانی کل کشور، سرپرستی حجاج ایران، نمایندگی دوره اول مجلس خبرگان رهبری، نمایندگی مجلس خبرگان قانون اساسی و عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی را برعهده داشت
همچنین در سال ?? به مدت یک سال رئیـــس سازمان صداوسیما بود.سپس به عنوان نماینده مردم تهران در دوره اول مجــلس شورای اســـــلامی انتـــــخاب شد.وی در دهه ?? چندین سال عهده دار دادستانی کل کشور بود. در سال ??و پس از رحلت امام خمینی (ره) از اعضای مجلس خبرگان رهبری بود.. اما پس از ارتحال امام خمینی(ره) بجز مدتی حضور در مجمع تشخیص مصلحت نظام مسئولیت رسمی نداشته است.وی یکی از شخصیت‌های محوری در جریان چپ سنتی و جناح اصلاح‌طلب است.
راه اندازی مرکز تحقیقات استراتژیک در مجمع تشخیص مصلحت نظام و مدیریت روزنامه سلام از فعالیت‌های وی در دهه ?? بوده است . (ر.ک.سایت دادستانی کل کشور،آشنایی با دادستانهای کل کشور)
در سال ???? در حالیکه که نماینده دوره اول مجلس خبرگان بود به همراه تعداد زیادی از دیگر اعضای مجمع روحانیون مبارز برای نمایندگی در دوره دوم مجلس خبرگان رهبری رد صلاحیت شد. در سال ???? برای شرکت در انتخابات مجلس چهارم تأیید صلاحیت شد ولی در اعتراض به رد صلاحیت‌های گسترده از کاندیداتوری انصراف داد. فعالیت مهم او تأسیس روزنامه سلام بود که انتقادات همفکران خود نسبت به سیاست‌های دولت وقت را منعکس می‌کرد و نقش مهمی در پیروزی سیدمحمد خاتمی در انتخابات سال ???? ایفا کرد. روزنامه سلام در سال ???? توقیف شد و خوئینی‌ها در دادگاه ویژه روحانیت به جرم انتشار اسناد محرمانه کشور به محاکمه کشیده شد. اعتراض دانشجویان طرفدار وی به توقیف روزنامه سلام آغازگر حادثه کوی دانشگاه تهران و حوادث روزهای پس از آن شد.
در پی استعفای مهدی کروبی در سال ???? از دبیری مجمع روحانیون مبارز خوئینی‌ها به عنوان دبیر مجمع برگزیده شد.
داشتن دیدگاه‌های کمونیستی، ارتباط با شوروی و حتی جاسوسی برای کا گ ‌ب ، شایعه تحصیل و اخذ مدرک لیسانس از دانشگاه پاتریس لومومبای مسکو از جمله اتهامات ثابت نشده در رابطه با وی می باشد
از القابی چون روحانی سرخ، مرد خاکستری و پدرخوانده اصلاحات و... برای او استفاده می‌شود.
در بخش‌هایی از کتاب پرفروش شنود اشباح مطالبی که در نشریات خارجی در مورد خوئینی‌ها نوشته شده، گردآوری شده‌است.
با وقوع اعتراضات گسترده به نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری ???? خوئینی‌ها به طراحی و مدیریت این حوادث متهم شد. او و تشکل متبوعش یعنی مجمع روحانیون مبارز در این انتخابات از میرحسین موسوی حمایت می‌کردند و پس از انتخابات خواستار ابطال انتخابات و برگزاری رفراندوم در مورد مشروعیت دولت شدند. شخص خوئینی‌ها دو روز پیش از انتخابات در اطلاعیه‌ای با اشاره به احتمال تقلب گسترده در انتخابات از همگان خواسته بود تا برای صیانت از آرای مردم از تمام توان خود استفاده کنند.( اطلاعیه موسوی خوئینی‌ها در مورد شائبه تقلب در انتخابات فرارو، ?? خرداد ???? )
به گفته سردار جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران خوئینی ها در بهمن ???? در یک جلسه خصوصی گفته بود: ما باید بیاییم و توان خود را بگذاریم و به هر قیمتی رهبری را از تخت پایین بکشیم، او باید بفهمد این مملکت این طور نیست که ایشان هر طور که خواستند این نظام را به هر سمتی بکشند. (ایرنا، ?? شهریور ???? )
حمیدرضا ترقی عضو ارشد حزب مؤتلفه اسلامی نیز می گوید: موسوی خوئینی‌ها طی سه دهه گذشته همیشه در قامت یک عنصر پشت پرده درصدد ایجاد کودتا و یا آشوب در ایران بوده است.(ایرنا، ?? مهر ???? )
نقش موسوی خوئینی ها در جریان اصلاحات
در نگاه فعالان سیاسی ایران‎ موسوی خوئینی‎ها، چهره پرده‎نشین اصلاح‎طلبان است. مردی که همواره ترجیح داده است در پشت صحنه ایفای نقش کند. سلوک سیاسی او به‎گونه ای است که از آفتابی شدن در میدان سیاست احتراز می‎ورزد.
سید محمد موسوی خوئینی‎ها در جبهه اصلاحات جایگاه برادر بزرگتر یا مرشد سیاسی را برای خود تصور می کند که جمله فعالان و نیروهای اصلاح‎طلب‎ نظرات او را فصل الخطاب قرار می دهند.
در این‎باره کافی است که به سه فراز تحولاتی که به شکست جریان چپ یا اصلاح‎طلب منجر شده دقت و در آن‎ها تامل شود.
1- سال هفتاد در جریان انتخابات مجلس چهارم که به سقوط جریان چپ منجر شد،
2- سال 1384 که با ناکامی این جریان در سه انتخابات پی‎در‎پی شوراها‎ مجلس و ریاست جمهوری که به زوال جبهه اصلاح‎طلبان منجر گردید
3- وبالاخره بهار 1388 که در حساسترین انتخابات تاریخ انقلاب اسلامی هر دو نامزد جریان اصلاح‎طلب مقابل نامزد اصول‎گرایان تن به شکست دادند.
‎در هر سه فراز از این رویدادها موسوی خوئینی یک نقش واحد و مشخص را بر عهده می‎گیرد و آن بسیج نیروهای سردرگم اصلاح‎طلب برای اعتراض و رویارویی با جناح پیروز است. در هر سه مرحله حلقه هوادران او شاخه ای از تندروترین نیروهای اصلاح‎طلب است که به چیزی کمتر از کسب دوباره قدرت رضایت نمی‎دهند.
آن‎چه از سه دهه حیات جریان چپ پیداست، زندگی سیاسی این لیدر پشت پرده اصلاح‎طلبان، فراز و نشیب بسیار داشته است. کمتر چهره سیاسی را می‎توان سراغ گرفت که به‎اندازه وی تغییر و تجدیدنظر در اندیشه و رفتار سیاسی‎اش داشته باشد.
فردی که از زمان تسخیر لانه جاسوسی در اول دهه شصت پرچم رهبری گروه موسوم به خط امامی ها را در دست داشت، در دهه هفتاد اولین چرخش ها را در افکار این جریان صورت می‎دهد.
روزنامه سلام تحت مدیریت او محمل اصلی این بازنگری در سیاست ها و دیدگاه های انقلابی جریان چپ است و به باور بسیاری از ناظران سیاسی دو عامل عمده در تغییر نگرش او نسبت به حکومت و سیاست مؤثر بوده اند. اول مناصب کلیدی که دهه شصت در اختیار او بوده و بعد از رحلت امام از دست می‎دهد و دوم ناکامی طرح هایی که او و همقطارانش برای تسخیر جایگاه رهبری پس از امام در سر می‎پروراندند.
تناقضات فکری وی
تجدیدنظر در مبانی اندیشه حکومت اسلامی در دو سال اخیر در حالی از زبان موسوی خوئینی‎ها مطرح شد که زمانی اولین مدافع نظام ولایت مطلقه فقیه بود و در دفاع از نظریه امام مبنی بر این که ولی فقیه واجد همه اختیارات شارع اسلامی است، بیشترین حملات را به چهره های رقیبش انجام داده بود.
در مرور کارنامه این لیدر اصلاح‎طلبان، اکنون فهرستی بلند از تناقضات پیش روی ما قرار دارد. در این جا فقط به چند مورد برجسته از این تناقضات اشاره می‎کنیم: او در بهمن 1387 رهنمود می‎دهد که باید اختیارات رهبری را محدود کرد. ( ایرنا، ?? شهریور ???? )در نشستی دیگر می‎گوید نمی‎توان به‎خاطر مصالح نظام از مطالبات سیاسی خویش کوتاه آمد. راه دیگری جز اصلاح ساختار نظام باقی نمی‎ماند و در دیدار با نامزدان اصلاح‎طلب توصیه می‎کند تغییر در قانون اساسی را دردستور کار قرار دهند.(مهدی تقوی،خبرگزاری فارس ،22مهر 1388)
حال به نظراتی که وی در دیدار جمعی از یاران خویش قبل از حوادث اخیر بیان کرده نگاه کنیم، می‎گوید: از نظر حضرت امام(ره) واجب‎ترین مسئله این است که نظام حفظ شود تا کشور سرپا بماند. حفظ نظام از اوجب واجبات است، یعنی باید از برخی واجبات و محرمات (اگر لازم باشد) عبور کرد تا نظام حفظ شود.(همان)
او در دیدار زمستان هشتادوهفت در حالی اصول‎گرایان را به عدول از اصول متهم می‎کند که در همان ملاقاتش با دانشجویان به صراحت اذعان می‎کند که: «در زیر چتر اصلاحات عده‎ای بودند که داعیه اصلاح‎طلبی داشتند اما اصلاح‎طلبی را با کنار گذاشتن دین ممکن می‎دانستند، عده‎ای می‎گویند لازم نیست دین را کنار گذاشت، اما نباید در سیاست دخالتش داد، عده دیگری می‎گویند داخل شدن دین در سیاست اشکالی ندارد، اما به این شکلی که امروزه اتفاق افتاده کار درستی نیست.برخی هم کاملا چارچوب‎ها را قبول دارند اما به روش‎ها ایراد دارند.در بین اصلاح‎طلبان هم افرادی بودند که آقای خاتمی با آن‎ها نسبتی ندارد.» ( هفته نامه پنجره ، 21 مهر 88، عالیجناب خاکستری ؛صحنه گردان پنهان حوادث اخیر)
فصل دیگر این تناقضات را می‎توان در نگاه خوئینی‎ها به اندیشه های امام در سیاست خارجی جست‎و‎جو کرد. او در مقام رهبر گروه های خط امام بیشترین دفاع را از بحث قطع ارتباط با آمریکا کرد و هر گونه نرمش و مدارا با این قدرت را مساوی عدول از انقلاب و راه امام دانست. اما این بار در نشست خویش با دانشجویان دیدگاهی کاملا متناقض با آن نطق های دهه شصت خویش ارایه می‎کند و می‎گوید: «اما سؤال شما درباره برقراری ارتباط میان ایران و آمریکا. باید عرض کنم در یک نگاه منطقی و تحلیلی موضوع رابطه با آمریکا به‎عنوان یک معضل به‎حساب نمی‎آید. این مسئله توسط برخی افراد به یک مسئله بزرگ تبدیل شده است. نمی‎دانم چرا گاهی اوقات در این کشور موضوعات به‎قدری پیچیده می‎شود که حل آن دردسر آفرین می‎شود. به هر صورت ما زمانی انقلاب کردیم و آمریکا با انقلاب ما مخالفت کرد و ما نیز متقابلا پاسخ آن را دادیم اما نباید تا ابد با آمریکا در یک وضعیت ثابت ماند.»( همان )
بنابراین با توجه به وجود تناقضات فکری وتغییر مواضع در گفته ها و افکار ایشان، برای افراد در مقام تحلیل یکسری سوالاتی مطرح می شود.




لیست کل یادداشت های این وبلاگ